حال وحوای الینا در این روزها
عشقم گل خوشبوی من این چندروز که برف میاد شما اصرار دارین بیرون بری برف بازی ما هم از ترس اینکه سرما نخوری نمیریم بیرون اماشما لجوجی میکنی من وبابا رو کلافه کردیهمش میگی بابا دوست دارم بابا عاشقتم دخترتم تا بابایی تحریک بشه شمارو ببره بمیرم برات که شیرین زبونیاتم کمکت نمیکنه عزیز دلم کاش مارو درک کنی وبفهمی که بخاطرخودت اجازه نمیدیم بری بیرون منم که به خاطر دوستم سپیده جونم اصلاحوصله کاری ندارم الینای قشنگم امروز به من گفتی مامانی ببرم بیرون قول میدم کاشپن بپوشم منم مردم از خنده لحنت خیلی قشنگ بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی